آرزو می کنم که دشمن نیز داشته باشی، نه کم و نه زياد درست به اندازه، تا گاهی باور هايت را مورد پرسش قرار دهند که دست کم يکی از آن ها اعتراضش به حق باشد، تا زياده به خودت غرّه نشوی.
برای تو آرزو می کنم به اندازۀ کافی دشمن داشته باشی نه کم و نه زياد برای اين که گاهی از اعتقادات و باورهايت از تو سوال بپرسد و اعتراض کند تا حداقل يکی از آن ها درست باشد و تو به خودت زياد مغرور نشوی.
آرزو می کنم دانه ای هم بر خاک بیفشانی هرچند خُرد بوده باشد و با رويیدنش همراه شوی تا دريابی چه قدر زندگی در يک درخت جريان دارد.
برای تو آرزو می کنم که دانه ای کوچک را در خاک بکاری و شاهد بزرگ شدنش باشی و بفهمی در يک درخت، خداوند چه شوری از زندگی را نهاده است.
آری پول ارباب بدی است، اما خدمتگزار خوبی است.
اگر پول انسان را کنترل کند و زياده خواهی کند، مناسب نیست پول بايد در خدمت انسان باشد و درست از آن استفاده کند.